۱۴۰۲ چهارشنبه ۱۲ مهر
English
دفتر فناوری اطلاعات، ارتباطات و امنیت دفتر امور روستایی و شوراها دفتر فناوری اطلاعات، ارتباطات و امنیت
صفحه اصلی
تعريف روستا

تعريف روستا

در مورد روستا و دِه تعاريف متعدد و زيادي گفته شده، ده يا روستا كه در كتاب‌هاي نشر قديم به صورت ديه هم ديده مي‌شود، در زبان پهلوي ده (Deh) درپارسي باستان (Dahya) به معني سرزمين و در اوستابه شكل دخيو (Daxya) آمده‌است.

در ايران، ده از قديمي‌ترين زمان يك واحد اجتماعي و تشكيلاتي و جايي بوده‌است كه در آن گروههايي از مردم روستايي براي همكاري در زمينه‌هاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي گرد هم تجمع يافته‌اند. ده اساس زندگي اجتماعي ايران را تشكيل مي‌دهد و اهميت آن به اعتبار اينكه يك واحد تشكيلاتي در زندگي روستايي است، در سراسر قرون وسطيو از آن پس تا به امروز برقرار بوده‌است.

در عرف ده عبارت از محدوده‌اي از فضاي جغرافيايي است كه واحد اجتماعي كوچكي مركب از تعدادي خانواده كه نسبت به هم داراي نوعي احساس دلبستگي، عواطف و علائق مشترك هستند، در آن تجمع مي‌يابند و بيشتر فعاليت‌هايي كه براي تأمين نيازمندي‌هاي زندگي خود انجام مي‌دهند، از طريق استفاده و بهره‌گيري از زمين و در درون محيط مسكوني‌شان صورت مي‌گيرد، اين واحد اجتماعي كه اكثريت افراد آن به كار كشاورزي اشتغال دارند در عرف محل ده ناميده مي‌شود.

پلاسيد رامبد (Placide Ramboud) جامعه شناس فرانسوي مي‌گويد: ده واحد اجتماعي ويژه‌اي است كه با يك فضا در ارتباط متقابل است و اين فضا به عنوان يك عنصر ضروري در نظام اجتماعي ده نقش دارد و به اين ترتيب ده داراي بعد اجتماعي است كه مي‌تواند يكي از عوامل اساسي تشكيل دهنده آن به شمار رود. ده محصول كنش‌هاي متقابل گروههاي انساني و فضا است، ميان اعضاي ده رابطه‌اي محلي وجود دارد كه نتيجه كنشهاي متقابل تاريخي است و موجب پيدا شدن حافظه جمعي و محلي است و در نتيجه نوعي وجدان يا شعور جمعي به وجود مي‌آورد.

1-2- تعريف روستا در قانون ايران:

روستا به عنوان يك سكونت گاه مستقل در قانون تعريف شده است كه اگر جمعيت آن از يك نصاب معيني افزون تر شود دولت مي تواند آن را به شهر ارتقاء دهد.پس پايه سكونت گاهها روستاها بوده است و اغلب شهرهاي امروز در سطح استان و كشور تا چند سال قبل روستايي بوده اند كه در اثر تحولات منطقه اي با جذب جمعيت و تغيير ساختار فضايي تبديل به شهر شده اند.

روستا را از چند جهت متمايز از شهر مي دانند يا به عبارتي اگر روستا برخي كاركردها و ويژگي هاي خود را از دست بدهد و برخي ويژگي ها و كاركردها را پيدا كند مي توان به آن نقطه شهر اطلاق كرد.اين ويژگي علاوه بر ابعاد جمعيتي ابعاد اقتصادي و اجتماعي است.يكي از ويژگي هاي مشخص يك روستا اقتصاد مبتني بر توليد خصوصاً مبتني بر كشاورزي است بر اساس همين نوع اقتصاد شيوه معيشت مردم شكل مي گيرد و تخصص هاي لازم در روستا تعريف مي شود و افراد سامان زندگي روزانه خودرا با اين نوع اقتصاد منطبق مي كنند.در كشاورزي ويژگي توليد هر محصول و شرايط محيطي مختلف روشهاي گوناگوني را براي زيستن به وجود مي آورد.به زبان ساده تر اقتصاد روستايي شيوه زندگي كردن را به روستايي مي آموزد. بر اساس همين شيوه هاي توليد و توزيع كار بين روستائيان روابط اجتماعي شكل مي گيرد كه معمولاً اين روابط با شيوه هاي توليد و روشهاي معيشت منطبق است.

در طول تاريخ روستاهاي ايران مدلهاي مختلفي از زندگاني مردم را در شرايط مختلف آب و هوايي در ارتفاعات مختلف توپوگرافيك به خود ديده است.كشاورزان و زارعين غلات، باغداران، دامداران و... هر كدام شيوه اي از توليد را برگزيده اند و هر شيوه از توليد يك روابط كار تعريف كرده و روابط كار هم باعث ايجاد روابط اجتماعي مخصوص به خود شده است.

در يك نگاه كارشناسانه و دقيق مي توان به تعداد آباديهاي ايران انواع زيستن را ملاحظه كرد و هر روستا خود يك ويژگي منحصر به فردي دارد كه آن را با روستاهاي ديگر متمايز مي كند و به همين دليل وقتي به عنوان يك محقق به يك آبادي سفر مي كنيم باز هم موضوعي جديد و شيوه اي متمايز مي بينيم كه برايمان قابل تأمل و دقت است.

اين ويژگي هاي منحصر به فرد روستايي از جنبه هاي اقتصادي و اجتماعي در اثر عواملي به مرور دستخوش تغيير مي گردد و شيوه هاي امروزين روابط كار و توليد جاي آن را مي گيرد و روستا از لحاظ معنايي و مفهومي تبديل به سكونت گاههاي جديد مي شود كه به آن شهر اطلاق مي شود.

انبوه مهاجرتهاي چند دهه اخير از روستاهاي ايران به شهرها و نيز كثرت تبديل روستاها به شهر يك اتفاق صرفاً كالبدي و سكونت گاهي نيست كه آن را در توسعه افقي و عمودي شهرها خلاصه كنيم يك اتفاق بسيار مهم اقتصادي و اجتماعي است. يعني مهاجرت روابط كار و شيوه هاي توليد را تغيير مي دهدو به تناسب آن روابط اجتماعي و ويژگي هاي فرهنگي جامعه دچار تحول مي شودو بد به حال كشوري كه اين روند تغييرات و تحولات مديريت شده نباشد و هدايت به سرانجام مطلوب نگردد چون باعث مي گردد عمق استراتژيك اقتصاد كشور كه كشاورزي مبتني بر شرايط و ويژگي هاي محيط محلي است آسيب ببينند مشاغل فراواني از بين برود دولت مجبور شود در مقابل ايجاد اشتغال در نقاط شهري به مردم وعده بدهد و يا باعث مي شود افراد اثرگذار و فعال ديروز كه روستاها را آباد نگه داشتند نتوانند در شهرها چراغ خانه خود را روشن نگه دارند و روابط اجتماعي به هم ميريزد و انسانهاي خدوم ديروز تبديل به انسانهاي سربار مي شوند و تضادهاي جديدي ايجاد مي شود كه يك سوي آن جامعه شهري ميزبان است كه چندين نسل با روابط اجتماعي شهري زيسته است و جامعه ميهمان كه هنوز روابط اجتماعي جديد را نمي دانند ولي مجبور است خود را بر آن منطبق نمايد و بايستي در يك تغيير فرهنگي ره صد ساله را يك شبه بپيمايد.

اگر امروز را با چند دهه قبل مقايسه كنيم تغييرات و جابجايي هاي جمعيتي را مي توان با عدد و رقم دريافت، در كشوري كه در 50 سال قبل بيش از 70 درصد آن روستايي بوده است و روابط كار و توليد آن بر اساس معيشت و اقتصاد كشاورزي بوده است امروز كمتر از 30 درصد اين جمعيت از چنين ممري ارتزاق مي كنند يعني در كشور هر چه جمعيت اضافه شده است شهرها بزرگتر شده وسرمايه گذاري ها هم در نقاط شهري جذب شده است وقتي دولت براي ايجاد صنعت و خدمات در نقاط شهري سرمايه گذاري مي كند و زيرساخت را فراهم مي كند روابط توليد جديد(صنعتي و خدماتي) شكل مي گيرد كه جاذبه مناسبي براي جذب جوانان روستايي است.

عدد و رقم ها به ما نشان مي دهد سرمايه مورد نياز براي ايجاد يك شغل صنعتي 3 برابر يك شغل كشاورزي است يعني به زبان ساده تر اگر دولت بخواهد شغل ايجاد كند با يك سرمايه مشابه در بخش كشاورزي مي تواند 3 برابر صنعت شغل ايجاد كند ليكن سرمايه گذاري كمتر در نقاط روستايي ايران باعث شده عوامل طبيعي نظير خشكسالي ها و... اقتصاد معيشتي روستايي دچار زوال كند و مردم روستاها را ترغيب كند به شهرها مهاجرت كنند.

سياست ايجاد تحول در مناطق روستايي با اين ديدگاه كه بتوان سكونت گاههاي روستايي را آنقدر رشد دهيم كه خود به عنوان يك مركز جمعيتي مناسب و مطلوب تبديل شود و روستايي تمايلي به مهاجرت نداشته باشد و يا نخواهد با شهرشدن روستا روابط كاريش تغيير كند يك سياست اصولي بود كه از ابتداي انقلاب اسلامي برنامه ريزان كشور را به خود مشغول نمود.

مدلهاي مختلف رشد و توسعه روستايي مطرح شد كه از آن جمله خدمات رساني فوق العاده توسط نهادهاي انقلابي نظير جهادسازندگي و ايجاد و گسترش بهداشت و آموزش و... بود كه اتفاق افتاد.

با نگاه به تجربيات جهاني و نيز آنچه در ايران اتفاق افتاده است مدل مديريت روستايي كه بتواند روستا را به عنوان يك سكونت گاه خود اتكاء و پايدار درآورد مدل ايجاد شوراهاي اسلامي و دهياري تلقي گرديد.يعني رشد و توسعه درون زا و جوشش از درون، مدلي بود كه در قانون تأسيس دهياري هاي خودكفا در تيرماه 1377 ظهور كرد و متعاقب آن روستاهاي كشور و استان شروع به تأسيس دهياري نمودند.

قانون گذار چندين وظيفه بر عهده شوراي اسلامي گذاشته است كه مهمترين آن انتخاب يك دهيار است يعني شوراي اسلامي كه خود وكالت از مردم روستا دارد به نمايندگي از ايشان يك فرد توانمند را براي مديريت روستا به عنوان دهيار انتخاب مي كند.

مجموعه شوراهاي اسلامي و دهياري يك مديريت واحد را تشكيل مي دهند و نمي توان اين دو را جداي از هم دانست و اگرچه وظايف قانوني هر كدام مجزا است ليكن وظايفشان هم پوشان و هم راستا تعريف گرديده است.و مقام اجرايي به دهياري و مقام نظارتي و تقنيني را به شوراي اسلامي سپرده است.

مي توان اينگونه خلاصه كرد كه چون روستا به عنوان يك سكونت گاه مستقل از شهر يك سري ويژگي هاي خاص اجتماعي و اقتصادي دارد نمي توان آن را با الگوهاي شهري مديريت كرد پس نياز است مدل مديريت آن به صورت ويژه و منحصر به خود آن روستا تعريف گردد.

مردم روستا نمايندگان خود را انتخاب مي كنند آنها هم در چارچوب وظايف مدل توسعه روستا را تعريف مي كنند. اين كار پيچيده اي نيست كه يك شوراي اسلامي و يك دهيار موفق بتواند يك برنامه كاري مناسب را براي يك دوره چهارساله داشته باشد و بداند كه در طول چهار سال چه كارهايي را با چه نيتي و به چه قصدي انجام دهد. هدف از اين كار اين است كه يك جهت كلي مشخص گردد و شوراي اسلامي و دهياري در همين جهت تلاش و كوشش نمايند.

هر سال دهياري لايحه بودجه مي نويسد و شوراي اسلامي را قانع مي كند و دستور كار يك سال دهياري مي شود. اين به دهيار مي گويد چه مبالغي را از كجا بايستي دريافت كند و چگونه خرج نمايد. چه كارهايي در اولويت پيگيري است اگر سازمانها و نهادهاي دولتي بخواهند سرمايه گذاري در روستا انجام دهند چه اموري در اولويت است اين برنامه ها وقتي اجرا شود به اهداف نزديك مي شويم و سكونت در روستا آسان تر و كم هزينه تر مي شود.روستائيان بيشتري متقاعد مي شوند كه به شهرها مهاجرت نكنند.

دولت كمك مي كند برخي از اهداف شوراي اسلامي و دهياري با تأمين بخشي از هزينه ها حاصل شود مردم در اجراي كار مشاركت مي كنند.هر شوراي اسلامي و دهياري كه بتواند مردم را بيشتر همراه كند موفق تر است جذب مشاركت حتماً ريالي نيست مي تواند موافقت مردم را در جايي كه لازم است همراه داشته باشند كه اين خود باعث قوت يافتن اجراي طرحها مي شود.

اگرچه در تعريف وظايف دهياري و شوراي اسلامي روستا بخشي از اختيارات از قوانين شهرداري و شوراي شهر اقتباس گرديده است ليكن ويژگي هاي اجتماعي و اقتصادي دهياري در مقايسه با شهرداري وجه تمايز جدي اين امر است.

كارشناسان در تعريف توسعه اشاره مي كنند كه علاوه بر زيرساختهاي عمراني كه مشهود و بارز است بايستي به مسايل فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و محيط زيستي هم پرداخته شود تا توسعه اتفاق بيفتد.

حال با نگاه به وظايف دهياري مي بينيم دهياري در همه اين زمينه ها وظيفه دارد از يك سوء وظيفه عمران و آبادي روستا را برعهده دارد بايستي پارك روستايي درست كند بايستي آرامستان روستا را ساماندهي كند، بايستي اماكن عمومي مثل حمام بهداشتي و غسالخانه را مديريت نموده و نظارت كند و مورد ديگر بايستي به اقتصاد در روستا به اشتغال اهالي بپردازد. و مسايل اجتماعي و فرهنگي را هم مديريت و هدايت كند و علاوه بر همه اينها حفظ محيط طبيعي را با جمع آوري پسماند، ساماندهي آبهاي سطحي و... بر عهده دارد پس به قاطعيت مي توان گفت دهيار را در قانون به عنوان يك مدير توسعه اي ديده اند. واگر حمايت جدي از اين مدل مديريت در روستا انجام شود روستا هم زندگي خود را ادامه خواهد داد و چند دهه ديگر افسوس نخواهيم خورد كه جمعيت روستاهاي ما كه توليد كننده بودند كم شد و جمعيت مصرف كنندگان شهري افزايش يافت چون هماهنگونه كه قبلا گفته شد اقتصاد روستا و پرداختن به آن يك راهبرد ملي در استقلال و توسعه همه جانبه كشور است.

تاریخ به روز رسانی: 1394/12/12
تعداد بازدید: 34237
Powered by DorsaPortal